یادداشت دکتر رضا امانی
«از فهم وحی تا ساخت جامعه» (آینده، مسئولیت و فرصتهای دانشجوی علوم قرآن و حدیث)
دکتر رضا امانی عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی تهران طی یادداشتی با عنوان «از فهم وحی تا ساخت جامعه»(آینده، مسئولیت و فرصتهای دانشجوی علوم قرآن و حدیث) در اختیار ایحا گذاشت.در این یادداشت آمده است:
«بسماللهالرحمنالرحیم»
ما قرآن را میخوانیم، تفسیر میکنیم، روایتها را بررسی میکنیم و سالها وقت خود را صرف فهم متن وحی میکنیم. اما سؤال اینجاست: این فهم قرار است در کجای زندگی امروز مردم اثر بگذارد؟ علوم قرآن و حدیث، تنها مجموعهای از واحدهای درسی یا محفوظات علمی نیست؛ ما با متنی سر و کار داریم که برای هدایت انسان و ساختن جامعه نازل شده است. قرآن کتاب زندگی است، نه فقط کتاب امتحان.
دانشجویان علوم قرآن و حدیث، در موقعیتی ویژه ایستادهاند؛ میان «متن وحی» و «متن جامعه.» اگر این پیوند درست برقرار نشود، جامعه از معنا تهی میشود و اگر برقرار شود، میتواند مسیر فکر، اخلاق و رفتار یک نسل را تغییر دهد. امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگری با پرسش، تردید، اضطراب معنایی و بحران هویت روبهروست. در چنین شرایطی، علوم قرآن و حدیث یک علم حاشیهای نیست؛ بلکه دانشی است که میتواند پاسخگو، راهگشا و امیدآفرین باشد. البته اگر از کتاب، کلاس و کتابخانه بیرون بیاید و وارد میدان زندگی شود.
«فهم وحی؛ نقطه آغاز، نه نقطه پایان»
یکی از بزرگترین خطرهایی که دانشجویان علوم دینی و الهیات- از جمله علوم قرآن و حدیث- را تهدید میکند، این است که فهم وحی را پایان مسیر تصور کنیم؛ گویی هدف نهایی این است که آیه را معنا کنیم، روایت را بسنجیم، اقوال را مقایسه کنیم و بعد، پرونده بسته شود. در حالی که فهم وحی، تازه آغاز مسئولیت ماست، نه پایان آن. علوم قرآن و حدیث به ما ابزار میدهند؛ ابزار فهم متن، تحلیل سند، بررسی دلالت و کشف معنا. اما اگر این ابزارها به درک انسان امروز و مسائل واقعی جامعه متصل نشوند، دانشی تولید میشود که محترم است، اما مؤثر نیست.
لازم است بین سه سطح تفاوت قائل شویم: دانش قرآنی، بینش قرآنی و کنش قرآنی.
- دانش قرآنی یعنی دانستن آیات و روایات؛
- بینش قرآنی یعنی دیدن جهان با عینک قرآن؛
- و کنش قرآنی یعنی ترجمه این بینش به تصمیم، رفتار و حضور اجتماعی.
مشکل بسیاری از فاصلههایی که امروز میان دین و جامعه میبینیم، دقیقاً از همینجا آغاز میشود؛ جایی که قرآن درست فهمیده شده، اما درست زیسته نشده است. ما اگر مفسر باشیم اما جامعه را نشناسیم، اگر راوی حدیث باشیم اما زبان نسل امروز را نفهمیم، اگر عالم دینی باشیم اما از دردهای واقعی مردم بیخبر بمانیم، میان متن وحی و متن زندگی شکافی عمیق شکل میگیرد. فهم وحی باید ما را حساستر کند؛ نسبت به رنج انسان، نسبت به بیعدالتی، نسبت به بحران معنا، خانواده، اخلاق و امید در جامعه. به تعبیر دیگر، قرآن نیامده است که فقط «درست فهمیده شود»؛ آمده است تا زندگی را درست کند. و اینجاست که نقش دانشجوی علوم قرآن و حدیث از یک دانشپژوه صرف، به یک مسئول فرهنگی و اجتماعی تبدیل میشود.
«ساخت جامعه؛ مسئولیت اجتماعی دانشجوی علوم قرآن و حدیث»
وقتی از «ساخت جامعه» صحبت میکنیم، منظورمان این نیست که هر دانشجوی علوم قرآن و حدیث لزوماً باید یک مدیر سیاسی یا مسئول رسمی شود؛ بلکه سخن از اثرگذاری فکری، فرهنگی و اخلاقی است. همان جایی که قرآن بیشترین حضور را دارد. قرآن پیش از هر چیزی کتاب انسانسازی است. و جامعه، چیزی جز مجموعهای از انسانها با باورها، ارزشها و انتخابهایشان نیست. پس هر کسی که در شکلدادن به فکر و اخلاق انسانها نقش دارد، در واقع در حال ساختن جامعه است.
دانشجوی علوم قرآن و حدیث، بالقوه یک کنشگر فرهنگی است؛ کسی که میتواند جهت گفتوگوی دینی را در جامعه اصلاح کند، شبهات را با عقلانیت پاسخ دهد، و بهجای شعار، معنا تولید کند. امروز جامعه ما با پرسشهایی جدی روبهروست:
- دین چه نسبتی با زندگی روزمره دارد؟
- با شادی، با رنج، با آینده، با آزادی، با عدالت؟
اگر این پرسشها بیپاسخ بمانند، دیگران با روایتهای ناقص یا تحریفشده به آنها پاسخ خواهند داد. اینجاست که مسئولیت دانشجوی علوم قرآنی آغاز میشود. دانشجوی علوم قرآنی قرار نیست فقط ناقل متون باشد؛ بلکه باید مفسر زندگی به زبان قرآن باشد.
ساخت جامعه، یعنی حضور آگاهانه در میدانهایی که افکار عمومی شکل میگیرد: کلاس درس، مسجد، مدرسه، رسانه، فضای مجازی و حتی گفتوگوهای ساده روزمره. نسل امروز با خطابههای یکطرفه ارتباط نمیگیرد؛ اما به گفتوگوی صادقانه، عقلانی و همدلانه پاسخ میدهد. علوم قرآن و حدیث اگر با این زبان عرضه شود، میتواند مرجع فکری جامعه شود. نباید فراموش کنیم که انفعال و بیطرفی در عرصه فرهنگ، در عمل به نفع جریانهایی تمام میشود که شاید نسبتی با حقیقت وحی نداشته باشند. سکوت اهل معنا، جامعه را خالی از معنا میکند. پس ساخت جامعه، یعنی: مسئولیتپذیری فکری، حضور فعال فرهنگی و شجاعت در گفتن حقیقت، با زبانی حکیمانه. و این دقیقاً همان جایی است که دانشجوی علوم قرآن و حدیث، میتواند تفاوت ایجاد کند.
«آینده شغلی؛ فرصتها فراتر از تصور سنتی»
یکی از پرتکرارترین دغدغههای دانشجویان علوم قرآن و حدیث این سؤال است: «با این رشته، قرار است دقیقاً چه کاری انجام بدهیم؟» سؤالی کاملاً جدی و بهحق؛ اما پاسخ آن، خیلی گستردهتر از آن چیزی است که معمولاً تصور میشود. واقعیت این است که آینده شغلی این رشته، از پیش نوشته نشده؛ بلکه تا حد زیادی ساخته میشود، با نوع نگاه، مهارتآموزی و جسارت دانشجو.
بهطور سنتی، مسیرهای شناختهشدهای برای این رشته وجود دارد: آموزش و پرورش، دانشگاه، پژوهش، تبلیغ دینی. این مسیرها همچنان ارزشمند و ضروریاند، اما اگر آینده شغلی علوم قرآن و حدیث را فقط به اینها محدود کنیم، بخش بزرگی از ظرفیت این دانش را نادیده گرفتهایم.
امروز جامعه با «مسئله» روبهروست، نه با کمبود متن. هر جا مسئله هست، نیاز به کسی هست که بتواند معنا تولید کند، تحلیل ارائه دهد و راه نشان دهد. و این دقیقاً همان جایی است که دانشآموخته علوم قرآن و حدیث میتواند نقشآفرین باشد. فرصتهای شغلی امروز، بیش از آنکه «عنوانمحور» باشند، «مهارتمحور» هستند. کسی که بتواند مفاهیم دینی را درست بفهمد و درست بیان کند، میتواند در حوزههایی مثل اینها اثرگذار باشد:
- تولید محتوای دینی و معرفتی در فضای مجازی
- نویسندگی، ویراستاری و ترجمه متون دینی
- فعالیت در رسانه، پادکست، مستند و برنامههای فرهنگی
- مشاوره فرهنگی، تربیتی و اخلاقی
- پاسخگویی علمی به شبهات اعتقادی
- همکاری با نهادهای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی
نکته مهم این است که بازار کار امروز، منتظر مدرک نمیماند؛ منتظر توانایی حل مسئله است. و علوم قرآن و حدیث اگر با شناخت زمانه و مهارتهای ارتباطی همراه شود، میتواند دقیقاً همین توانایی را فراهم کند. به بیان سادهتر، کسی که فقط «دانشجوی علوم قرآن و حدیث» باقی بماند، ممکن است دچار محدودیت شود؛ اما کسی که «مسئلهشناس جامعه با پشتوانه قرآن و حدیث» شود، برای خود مسیر شغلی میسازد، نه اینکه منتظر آن بماند. پس آینده شغلی این رشته، نه بنبست است و نه تضمینشده؛ بلکه میدان انتخاب، خلاقیت و مسئولیت است.
«مهارتهای ضروری برای آینده»
اگر بپذیریم که آینده شغلی و اجتماعی علوم قرآن و حدیث ساخته میشود، نه صرفاً بهدست میآید، آنوقت باید یک سؤال اساسی بپرسیم: دانشجوی علوم قرآن و حدیث امروز، برای مؤثر بودن در فردا به چه مهارتهایی نیاز دارد؟
نخستین مهارت، «مهارت ارتباط و بیان» است. قرآن عمیقترین مفاهیم را با زبانی قابل فهم برای عموم مردم بیان کرده است. پس کسی که مدعی فهم قرآن است، باید بتواند معنا را ساده، روشن و قابل لمس منتقل کند. دانشی که نتوان آن را بیان کرد، در جامعه دیده و شنیده نمیشود.
دومین مهارت، «شناخت زمانه و مسائل واقعی جامعه» است. بدون شناخت دغدغههای مردم، حتی درستترین پاسخها هم بیمخاطب میمانند. دانشجوی علوم قرآن و حدیث باید بداند مردم امروز چه میپرسند، چه چیزهایی آنها را نگران میکند و چه زبانی برای گفتوگو با آنها کارآمد است.
سومین مهارت، «سواد رسانهای و حضور آگاهانه در فضای مجازی» است. بخش مهمی از شکلگیری باورها و شبهات، امروز در فضای رسانه اتفاق میافتد. اگر اهل معنا در این فضا حضور نداشته باشند، میدان به روایتهای سطحی یا تحریفشده واگذار میشود. امروزه حضور مؤثر در رسانه، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت فرهنگی است.
چهارمین مهارت، «تفکر انتقادی و قدرت تحلیل» است. دانشجوی علوم قرآن و حدیث باید بتواند میان دین اصیل و قرائتهای نادرست تمایز قائل شود، شبهه را بفهمد پیش از آنکه بخواهد به آن پاسخ دهد و از افتادن در دام سادهسازیهای خطرناک پرهیز کند.
پنجمین مهارت، «کار بینرشتهای و همکاری جمعی» است. مسائل جامعه امروز تکبعدی نیستند؛ اخلاق، روانشناسی، جامعهشناسی، رسانه و دین به هم گره خوردهاند. کسی که بتواند با متخصصان دیگر گفتوگو کند و زبان مشترک بسازد، اثرگذاری چندبرابری خواهد داشت.
و در نهایت، مهمترین مهارت، «تعهد اخلاقی و صداقت علمی» است. جامعه بیش از هر چیز، به «اعتماد» نیاز دارد. دانشآموخته علوم قرآن و حدیث، اگر حامل اخلاق قرآنی نباشد، حتی درستترین سخنش هم اثر خود را از دست میدهد. بهاختصار، آینده از آنِ کسانی است که هم عمیق میفهمند، هم درست ارتباط میگیرند و هم مسئولانه عمل میکنند.
«جمعبندی و پیام نهایی»
علوم قرآن و حدیث، دانشی برای فهم متن نیست؛ دانشی برای ساختن انسان و جامعه است. فهم آیه و روایت، نقطه شروع مسئولیت ماست، نه پایان آن. قرآن، کتاب زندگی است؛ و زندگی، منتظر کسانی است که بتوانند میان وحی و واقعیت، میان متن و جامعه، و میان ایمان و عمل، پیوند برقرار کنند. دانشجویان علوم قرآنی وارث یک سرمایه عظیم هستند؛ اما این سرمایه فقط زمانی ارزشمند میشود که خرج شود؛ در میدان اندیشه، در گفتوگو با جامعه و در پاسخ به نیازهای واقعی انسان امروز. آینده علوم قرآن و حدیث، نه در کتابها نوشته شده و نه در بخشنامهها تعیین میشود. آینده این رشته، در انتخابها، دغدغهها و مسئولیتپذیری شما دانشجویان رقم میخورد. اگر شما وارد میدان شوید، علوم قرآن و حدیث میتواند زبان امید، معنا و اخلاق در جامعه امروز باشد. و اگر نه، فاصله میان وحی و زندگی، عمیقتر خواهد شد.
امیدوارم هر کدام از شما، نه فقط خواننده قرآن، بلکه راوی معنا در زندگی امروز باشید.
والسلام علیکم و رحمهالله
رضا امانی
۲ دی ۱۴۰۴
نظر دهید